هدف آفرينش انسان(19)
سؤال: هدف از آفرينش انسان چيست؟
پاسخ: قرآن چهار هدف را براى آفرينش انسان بيان كرده است:
الف) عبادت كردن. در قرآن مىخوانيم: ما جن وانس را جز براى عبادت نيافريديم. «و ما خلقت الجن والانس الاّ ليعبدون»(20)
ب) انتخاب راه صواب از ناصواب و رسيدن به رشد و كمال در سايه آزمايشهاى الهى: «خلق الموت و الحياة ليبلوكم ايّكم احسن عملا»(21)
ج) آبادى و عمران زمين. قرآن مىفرمايد: خداوند شما را از زمين آفريد و شما را بر آبادى آن گماشت: «هو انشأكم من الارض واستعمركم فيها»(22)
د) رحمت بر مردم. قرآن هدف ديگر خلقت را رحمت خاص خداوند بر مردم ذكر مىكند و مىفرمايد: (انسانها) براى آن آفريده شدند كه به رحمت خاص خداوند هدايت شوند: «الّا من رحم ربّك ولذلك خلقهم»(23)
پاسخ: قرآن چهار هدف را براى آفرينش انسان بيان كرده است:
الف) عبادت كردن. در قرآن مىخوانيم: ما جن وانس را جز براى عبادت نيافريديم. «و ما خلقت الجن والانس الاّ ليعبدون»(20)
ب) انتخاب راه صواب از ناصواب و رسيدن به رشد و كمال در سايه آزمايشهاى الهى: «خلق الموت و الحياة ليبلوكم ايّكم احسن عملا»(21)
ج) آبادى و عمران زمين. قرآن مىفرمايد: خداوند شما را از زمين آفريد و شما را بر آبادى آن گماشت: «هو انشأكم من الارض واستعمركم فيها»(22)
د) رحمت بر مردم. قرآن هدف ديگر خلقت را رحمت خاص خداوند بر مردم ذكر مىكند و مىفرمايد: (انسانها) براى آن آفريده شدند كه به رحمت خاص خداوند هدايت شوند: «الّا من رحم ربّك ولذلك خلقهم»(23)
فلسفه عبادت خداوند(24)
سؤال: چرا بايد خدا را عبادت كنيم؟
پاسخ: در چند جاى قرآن پاسخ اين پرسش چنين آمده است:
* چون خداوند خالق و مربّى شماست. «اعبدوا ربّكم الّذى خلقكم»(25)
* چون تأمين كننده رزق و روزى و امنيت شماست. «فليعبدوا ربّ هذا البيت الذى اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف»(26)
* چون معبودى جز او نيست. «لا اله الاّ أنا فاعبُدنى»(27)
عبادت انسان، هدف آفرينش انسان است نه هدف آفريننده. او نيازى به عبادت ما ندارد، اگر همه مردم زمين كافر شوند او بىنياز است: «ان تكفروا انتم و من فى الارض جميعاً فانّ اللَّه لغنى...»(28) چنانكه اگر همه مردم رو به خورشيد خانه بسازند يا پشت به خورشيد، در خورشيد اثرى ندارد.
با اينكه عبادت خدا بر ما واجب است، چون خالق و رازق و مربّى ماست، ولى بازهم در برابر اين اداى تكليف، پاداش مىدهد و اين نهايت لطف اوست.
آنچه انسان را وادار به عبادت مىكند امورى است، از جمله:
1. توجّه به نعمتهاى او كه خالق و رازق و مربّى ماست.
2. توجّه به فقر و نياز خود.
3. توجّه به آثار و بركات عبادت.
4. توجّه به آثار سوء ترك عبادت.
5. توجّه به اينكه همه هستى، مطيع او ودر حال تسبيح او هستند، چرا ما وصله ناهمرنگ هستى باشيم.
6. توجّه به اينكه عشق وپرستش، در روح ماست وبه چه كسى برتر از او عشق بورزيم.
سؤال: در قرآن آمده است: «واعبد ربّك حتّى ياتيك اليقين»(29) يعنى عبادت كن تا به يقين برسى. پس آيا اگر كسى به يقين رسيد، نمازش را ترك كند؟!
پاسخ: اگر گفتيم: نردبان بگذار تا دستت به شاخه بالاى درخت برسد، معنايش اين نيست كه هرگاه دستت به شاخه رسيد، نردبان را بردار، چون سقوط مىكنى. كسى كه از عبادت جدا شد، مثل كسى است كه از آسمان سقوط كند؛ «فكانّما خرّ من السماء»(30) به علاوه كسانى كه به يقين رسيدهاند مانند: رسول خدا و امامان معصوم، لحظهاى از عبادت دست برنداشتند. بنابراين مراد آيه،بيان آثار عبادت است نه تعيين محدودهى عبادت.
پاسخ: در چند جاى قرآن پاسخ اين پرسش چنين آمده است:
* چون خداوند خالق و مربّى شماست. «اعبدوا ربّكم الّذى خلقكم»(25)
* چون تأمين كننده رزق و روزى و امنيت شماست. «فليعبدوا ربّ هذا البيت الذى اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف»(26)
* چون معبودى جز او نيست. «لا اله الاّ أنا فاعبُدنى»(27)
عبادت انسان، هدف آفرينش انسان است نه هدف آفريننده. او نيازى به عبادت ما ندارد، اگر همه مردم زمين كافر شوند او بىنياز است: «ان تكفروا انتم و من فى الارض جميعاً فانّ اللَّه لغنى...»(28) چنانكه اگر همه مردم رو به خورشيد خانه بسازند يا پشت به خورشيد، در خورشيد اثرى ندارد.
با اينكه عبادت خدا بر ما واجب است، چون خالق و رازق و مربّى ماست، ولى بازهم در برابر اين اداى تكليف، پاداش مىدهد و اين نهايت لطف اوست.
آنچه انسان را وادار به عبادت مىكند امورى است، از جمله:
1. توجّه به نعمتهاى او كه خالق و رازق و مربّى ماست.
2. توجّه به فقر و نياز خود.
3. توجّه به آثار و بركات عبادت.
4. توجّه به آثار سوء ترك عبادت.
5. توجّه به اينكه همه هستى، مطيع او ودر حال تسبيح او هستند، چرا ما وصله ناهمرنگ هستى باشيم.
6. توجّه به اينكه عشق وپرستش، در روح ماست وبه چه كسى برتر از او عشق بورزيم.
سؤال: در قرآن آمده است: «واعبد ربّك حتّى ياتيك اليقين»(29) يعنى عبادت كن تا به يقين برسى. پس آيا اگر كسى به يقين رسيد، نمازش را ترك كند؟!
پاسخ: اگر گفتيم: نردبان بگذار تا دستت به شاخه بالاى درخت برسد، معنايش اين نيست كه هرگاه دستت به شاخه رسيد، نردبان را بردار، چون سقوط مىكنى. كسى كه از عبادت جدا شد، مثل كسى است كه از آسمان سقوط كند؛ «فكانّما خرّ من السماء»(30) به علاوه كسانى كه به يقين رسيدهاند مانند: رسول خدا و امامان معصوم، لحظهاى از عبادت دست برنداشتند. بنابراين مراد آيه،بيان آثار عبادت است نه تعيين محدودهى عبادت.
خداوند، بهترين خالق(31)
دلائل بهترين خالق بودن خداوند بسيار است از جمله:
الف: خالقيّت او دائمى است.
ب: محدوديّت به اشياى خاصّى ندارد.
ج: تنوّع در آن نامحدود است.
د: از سادهترين چيز مهمترين را مىسازد.
ه: مواد اوّليهاش از خودش مىباشد.
و: در ساختن تقليد نمىكند.
ز: پشيمانى و ترديد در او راه ندارد.
ح: بر اساس رحمت مىآفريند، و تمام ساختههايش هدفدار است.
ط: ساخته او با نظام هستى هماهنگ است.
مراد از «احسن الخالقين» به فرموده امام رضاعليه السلام آن است كه قدرت آفريدن را خدا به ديگران نيز داده، مثلاً حضرت عيسى از طرف خداوند مىآفريند.(32) «أخلق لكم من الطين كهيئة الطّير»(33)
2) ذيل آيه 181 سوره اعراف.
3) تفاسير الميزان و نمونه.
4) تفاسير مجمعالبيان و نورالثقلين؛ توحيد صدوق.
5) نساء، 122.
6) تفسير كبيرفخررازى.
7) تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج1، ص 143.
8) تفسير اثنىعشرى.
9) اسراء، 110 ؛ طه، 8 ؛ حشر، 24 و اين آيه 181 اعراف.
10) تفسير فرقان.
11) بحار، ج91، ص 5.
12) تفسير فرقان.
13) توبه، 31.
14) اعلى، 1.
15) آشنايى با قرآن، ص14.
16) يوسف، 106.
17) تفسير نورالثقلين ؛ توحيد صدوق، ص324.
18) تفسير نمونه.
19) ذيل آيات 1 و 2 سوره ملك.
20) ذاريات، 56.
21) ملك، 2.
22) هود، 61.
23) هود، 119.
24) ذيل آيه 21 سوره بقره.
25) مشركان خالقيّت را پذيرفته ولى ربوبيّت را انكار مىنمودند، خداوند در اين آيه دو كلمه «ربّكم» و«خلقكم» را در كنار هم آورده تا دلالت بدين نكته كند كه خالق شما، پروردگار شماست.
26) قريش، 3-4.
27) طه، 14.
28) ابراهيم، 8.
29) حجر، 99.
30) حج، 31.
31) ذيل آيات 12 تا 14 سوره مؤمنون.
32) بحار، ج4، ص147.
33) آلعمران، 49.
الف: خالقيّت او دائمى است.
ب: محدوديّت به اشياى خاصّى ندارد.
ج: تنوّع در آن نامحدود است.
د: از سادهترين چيز مهمترين را مىسازد.
ه: مواد اوّليهاش از خودش مىباشد.
و: در ساختن تقليد نمىكند.
ز: پشيمانى و ترديد در او راه ندارد.
ح: بر اساس رحمت مىآفريند، و تمام ساختههايش هدفدار است.
ط: ساخته او با نظام هستى هماهنگ است.
مراد از «احسن الخالقين» به فرموده امام رضاعليه السلام آن است كه قدرت آفريدن را خدا به ديگران نيز داده، مثلاً حضرت عيسى از طرف خداوند مىآفريند.(32) «أخلق لكم من الطين كهيئة الطّير»(33)
2) ذيل آيه 181 سوره اعراف.
3) تفاسير الميزان و نمونه.
4) تفاسير مجمعالبيان و نورالثقلين؛ توحيد صدوق.
5) نساء، 122.
6) تفسير كبيرفخررازى.
7) تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج1، ص 143.
8) تفسير اثنىعشرى.
9) اسراء، 110 ؛ طه، 8 ؛ حشر، 24 و اين آيه 181 اعراف.
10) تفسير فرقان.
11) بحار، ج91، ص 5.
12) تفسير فرقان.
13) توبه، 31.
14) اعلى، 1.
15) آشنايى با قرآن، ص14.
16) يوسف، 106.
17) تفسير نورالثقلين ؛ توحيد صدوق، ص324.
18) تفسير نمونه.
19) ذيل آيات 1 و 2 سوره ملك.
20) ذاريات، 56.
21) ملك، 2.
22) هود، 61.
23) هود، 119.
24) ذيل آيه 21 سوره بقره.
25) مشركان خالقيّت را پذيرفته ولى ربوبيّت را انكار مىنمودند، خداوند در اين آيه دو كلمه «ربّكم» و«خلقكم» را در كنار هم آورده تا دلالت بدين نكته كند كه خالق شما، پروردگار شماست.
26) قريش، 3-4.
27) طه، 14.
28) ابراهيم، 8.
29) حجر، 99.
30) حج، 31.
31) ذيل آيات 12 تا 14 سوره مؤمنون.
32) بحار، ج4، ص147.
33) آلعمران، 49.
